دانلود رمان سرآغاز یک انتها
قسمتی از متن ابتدایی رمان سر آغاز یک انتها:
با صدای در بیدار شدم میدونستم بازم این ابجی خل و چلمونه بی خیال اصال تکون نخوردم
خودمو زدم به خواب
سارا: باز که مثل خرس خوابیدی کیان بلند شو ببینم
من:جون مادرت بی خیال خوابم میاد
یه دفعه پتومو از سرم کشید
برای دانلود رمان به ادامه مطلب بروید
سارا:خره اگه تا ۰۱ دقیقه دیگه بلند نشی با پارچ اب میام سراغت
رفت یه نگاه به ساعتم انداختم ۰:۰۱ دقیقه بعد از ظهر بود فهمیدم حق داره با پارچ اب بیاد
اخه کدوم ادم سالمی تا این وقت روز میخوابه؟
دوش گرفتم و رفتم پایین امروزم که جمعس و بابا هم خونست اشپز خونه رفتمو بلند سالم
کردم:سالم بر پدر و مادر گراااامی…
اه بازم که اخمای این پدر ما توی همه
بابا:چه عجب بالخره شاهزاده بیدار شد میخاستی میخوابیدی بعدا بلند میشدی
من: اخه پدر من امروز تعطیلیه حق ندارم بخوابم؟
این پی دی اف های رمان توسط سایت دانلود رمان فارسی گرد اوری شده و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منابع حرام است.