دانلود رمان لبخند خورشید اثر عاطفه منجزی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان
مهتاب خبرنگار است ولی عواطف بسیار زیاد و انسان دوستانه اش او را همیشه درگیر کمک به افراد نیازمند کرده، به همین دلیل برای کمک به زینب و فرزند خردسالش که به شدت مورد آزار شوهر معتادش قرار دارد با سماجت سیاوش آریا زند وکیل زبده ولی مخالف با زنان را وادار میکند از او دفاع کند و برای نجات زینب قرار میشود همراه با خانم یوسفی مادر سیاوش برای کار به بم بروند. ولی با وقوع زلزله بم زینب و مادر میمیرند و نوزاد باقی مانده را مهتاب و سیاوش با کمک هم نگهداری می کنند و ناچار به یک زندگی قراردادی تن در می دهند ولی پدر مهتاب با خبر شده و برای سر و سامان دادن به زندگی آنها به ایران می آید…
خلاصه رمان لبخند خورشید
-آخ! تو رو خدا نه، نه….خاموش نشو، وااای، ….نه!
محکم کوبید روی فرمان و با حرص گفت:
-لگن بی خاصیت، همیشه سر بزنگاه قالم می ذاره!
پیاده شد و کاپوت را زد بالا. سرش را برد بالا و در تاریکی شب زل زد به دل و روده ی روغنی و دود گرفته ی ماشین.
دو ساعت بعد عین موش آب کشیده وارد حیاط شد. بی توجه به باران ریز و تندی که به سرو صورتش می بارید، کنار حوض کوچک ایستاد. شیر آب را باز کرد و با حوصله گلهای ماسیده به دور و بر پوتین کهنه و رنگ و رو رفته اش را پاک کرد. تازه کفش هایش تمیز شده بود که صدای تیز و خشمگین آذر از جلوی در هال بلند شد:
-دختر! مگه عقل تو سرت نیست؟ وقت قحطیه که زیر بارون وایسادی کفشاتو برق میندازی!
مهتاب مثل همیشه تبسمی گرم چاشنی حرف هایش کرد و با ملایمت جواب داد:
-سلام. چرا بی خودی جوش می زنی؟ تموم شد، اومدم.
جلوی در، کفش هایش را جفت کرد روی پادری ایستاد و پالتوی خیسش را به جا رختی آویزان کرد. قبل از بالا رفتن از پله ها به داخل آشپزخانه کوچک سرک کشید.
-آذر! اگه چایی داریم یه لیوان بزرگ بریز، دو دقیقه ی دیگه پایینم…
۴/۵ – (۱۵ امتیاز) رمان لبخند خورشید نویسنده : عاطفه منجزی ژانر : عاشقانه ملیت : ایرانی ویراستار : سایت رمان بوک تعداد صفحه : ۴۲۲
دانلود رایگان رمان لبخند خورشید اثر عاطفه منجزی
دانلود رمان لبخند خورشید ۲ مگابایت فرمت pdf با عضویت در کانال تلگرام ما، سوپرایز های بهتری دریافت کنیدکانال تلگراماگر نویسنده این مطلب هستید و تمایل به ادامه همکاری نداریددرخواست حذف