دانلود رمان پرنده های قفسی اثر سپیده فرهادی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
حکایت زندگی زنی که با عشق زاده شده، اما چاره ای ندارد جز سوختن، جز شعله ور ماندن و در آخر جز باختن،حنانه زنی که می بازد و باز هم می بازد، سالها با سکوت خو گرفته و زمانی به فوران در می آید که آتشفشانش زندگی خیلی ها را در مذاب خود حل می کند، حنانه و محمد زندگی ای را شروع می کنند که تنها با انزجار شکل گرفتهف زندگی که سرشار از حقیقت های ناگفته و گفته هایی ست که یادآوریش درد است که بر درد می افزاید، محمد شمشیر از رو بسته و حنانه صبورانه تحمل میکند، دلایل تحمل این زخم کهنه را باید در نبایدها و نشایدهای زندگیش …
خلاصه رمان پرنده های قفسی
نگاهم به یک رنگ بودن تموم چایی هاست که سینی چایی رو از دستم می گیره و لبخند به روم میزنه. حالا اون خط صاف منحنی دوست داشتنی شده بود … با این کمر اینقد دلا راست نشو. بیا پیشمون … سری تکون میدم و وقتی می ره نفس عمیقی می کشم. عطر… لعنت به این عطر… وقتی که عطر دلتنگی سینه م رو مالامال کرده باید چی کار کنم؟ باید مبارزه کنم؟
نه فقط باید نفس نگیرم. فقط باید خو کنم به این بی نفسی! -حنانه جان قندونو یادم رفت میاری؟ با تعجب برمیگردم و به قندونی که مطمئن بودم گذاشتمش توی سینی اما الان روی کابینت بود نگاه می کنم. لبخند میزنم(( ای دختره آب زیر کاه)). قندونو به دستم می گیرم و به سمت هال می رم. روی زمین که می شینم چشممو دور می چرخونم و متوجه میشم همه توجه ها معطوف ((اوشین)) شده، لبخند می زنم.
لیوان چایی م رو بر میدارم و به پشتی تکیه میدم و نفسی تازه می کنم. چقد این روزا حجم سینه م پر شده! شاید هر چقدر هم نفس بگیرم باز هم کم بیارم اکسیژن لازم رو… وقتی این سریال شروع میشدصدای تنفس کسی حتی بلند نمی شد. چشمای خسته و خواب آلودمو از تلوزیون پر از برفک می گیرم و دور تا دور سرسرا می چرخونم. خونه عمو یه ساختمون دو طبقه با کلی اتاق بود.
یه حیاط دلباز و بزرگ داشت که مزین به یه تخت چوبی بود که با زیلو آبی رنگی تزیین شده بود. یادش بخیر وقتایی که خوب بودیم، هه! خوب بودیم دور هم می شستیم و می گفتیم و می خندیدم. طبقه اول دو اتاق خیلی بزرگ بود که توسط یه ارسی پنج لتی (در پنجره های رنگی که از زمین تا سقف ادامه دارند و لتی به معنی لنگه در میباشد) از هم جدا می شد که در اکثر مواقع باز بود خصوصا وقتی مهمون داشتن.
اتاق مفروش به فرش های قرمز و پشتی های همون طیف رنگ بود!با رو پشتی های قلاب بافی شده که عشق زنای هم سن زنعمو و مامان بود.شایدم روپشتی هایی که تصویر یه پرنسس با چندین سوار نیزه به دست رو قاب گرفته بود… یه گوشه اتاق تلوزیون کمدی روی یه میز قرار داشت و یه گلدون کریستال پر گل مصنوعی روی تلوزیون
یه طاقچه با همون رو طاقچه ای قلاب بافی شده که یه سرش عکس قاب شده ای از عمو و سر دیگش عکسی از پدر …
۳٫۸/۵ – (۵ امتیاز) رمان پرنده های قفسی نویسنده : سپیده فرهادی ژانر : عاشقانه ملیت : ایرانی ویراستار : سایت رمان بوک تعداد صفحه : ۱۹۹۷
دانلود رایگان رمان پرنده های قفسی اثر سپیده فرهادی
دانلود رمان پرنده های قفسی ۵ مگابایت فرمت pdf با عضویت در کانال تلگرام ما، سوپرایز های بهتری دریافت کنیدکانال تلگراماگر نویسنده این مطلب هستید و تمایل به ادامه همکاری نداریددرخواست حذف