دانلود رایگان رمان حوالی خزان اثر سارا امینی
دانلود رمان حوالی خزان اثر سارا امینی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
خزان دختریست که گذشته خوبی نداشته و با پسر دایی اش نامزد است، در پی خیانت نامزدش از او جدا می شود و تحت تاثیر این جریان سرخورده و غمگین به تهران رفته و در شرکتی مشغول به کار می شود، برای برگزاری جلسه ای میخواد به شهرش برگردد که با ممانعت مادرش متوجه می شود نامزد سابقش قرار است ازدواج کند و …
خلاصه رمان حوالی خزان
برو دعا کن دستم بهت نرسه خزان، خفت می کنم بخدا … نچسب تر از تو مگه هست؟ نمی دونم دل به چی تو خوش کردم … یه ساعته حنجرم پاره شد از بس حرف زدم بعد تو فقط جمله اولم رو شنیدی؟ چه غلطی می کنی تو تخت خوابت؟ چند ثانیه سکوت می شود و همزمان هر دو با هم از خنده منفجر می شوند
اشک گوشه چشمش را پاک می کند و با نفس عمیقی سعی می کند به خنده خودش پایان دهد … یعنی خاک بر سرت حنا با این حرف زدنت، واقعا من تک و تنها چه غلطی می تونم بکنم تو تخت خوابم؟ خندی حنا این بار با شدت بیشتری بلند می شود … خودش هم خنده اش می گیرد، بعد از چند دقیقه، حنا با صدایی که هنوز هم رگه هایی از خنده دارد می گوید: چه خوششم اومد عوضی
حال دیگر چهار زانو وسط تخت نشسته و خواب کاملا از سرش پریده … با صدایی که ته مانده ی خنده دارد می گوید: جون به جونمون کنن بازم منحرفیم … چی شده حالا دلت برام تنگ شده این همه پیگیرمی؟ برو گمشو بابا دلتنگ چی؟ تازه نیستی من نفس می کشم … آوا اومده گفت عصری یه قرار بذاریم هم رو ببینیم
بلند می شود و به سمت آشپزخانه حرکت می کند … اه چه خوب خیلی وقته دور هم جمع نشدیم … قبل از خودش حنا شروع به خندیدن می کند … حالا خوبه همین پری شب دربند بودیم … کتری را روی حرارت قرار می دهد تا آبش جوش شود … تو یه جوری میگی اومده، کسی ندونه فکر می کنه ده ساله از هم خبر نداریم
آوام تازه داره از خارج بر می گرده، بریم پاتوق؟ پشت میز آشپزخانه می نشیند و به نمای پذیرایی نگاه می کند … نه آخه یه هفته ای نیست می خواد بره اصفهان، اره بریم پاتوق هم خلوته هم دور همیم … ماشین دارید؟ … نه آوا ماشینش رو داده سرویس کنن برا پس فردا، زحمتمون می افته گردن تو. -از بس که شما همیشه آویزون منید
یه ساعت دیگه میام، اول میام دنبال تو بعدش با هم بریم پی آوا خودت باهاش هماهنگ کن … باشه منتظرتم … وارد تلگرامش می شود و با موجی از پیام های حنا رو به رو می شود … بیشعور زبونت رو گاز بگیر … خزان کجایی؟ … آوا برگشته … عصری چیکاره ای بریم ددر؟ … خزان عصر بیا دنبالم با آوا بریم یه دوری بزنیم
زنده ای خزان؟ … خزان … کدوم گوری هستی ها؟ … گور به گور شده داری چیکار می کنی؟ … خزان و چند پیام بد و بیرای دیگر، چشمش به ددرش می افتد … واقعا که او چقدر هم اهل ددر رفتن است … با تاسف ازصفحه چتش با حنا بیرون می آید … به بگ گراند گوشیش نگاه می کند، خودش است که پشت به دوربین درحال راه رفتن بر روی جدول کنار پارک است … برنامه هایش را می بندد و …
رمان حوالی خزان نویسنده : سارا امینی ژانر : عاشقانه ملیت : ایرانی ویراستار : سایت رمان بوک تعداد صفحه : ۱۱۵۷
دانلود رمان حوالی خزان از سارا امینی
دانلود رمان حوالی خزان ۳ مگابایت فرمت pdf با عضویت در کانال تلگرام ما، سوپرایز های بهتری دریافت کنیدکانال تلگراماگر نویسنده این مطلب هستید و تمایل به ادامه همکاری نداریددرخواست حذف