دانلود رمان روبن اثر یاسمن علی زاده
دانلود رمان روبن اثر یاسمن علی زاده با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
الیان مردی سخت خشن اما عاشق دل در گرو آذر دختر رنج دیده و سختی کشیده ای دارد، اما آذر معتقد هست که همیشه برای اطرافیانش بدشانسی میاره برای همین قصد در دوری از الیان داره که …
خلاصه رمان روبن
کف دستی آرام روی مهره های کمرش را نوازش کرد .او را میان دو ساعدش تکان داد که ناگهان از دستش کشیده شد … به عقب بازگشت و با دیدن اصلان ژولیده و شلخته لب خود را گاز گرفت … دکمه های پیراهنش را که آبان با بی تابی ها و تکان های زیاد خود باز کرده بود، بست و دامن خود را مرتب کرد … خسته نباشی داداش اصلان … آبان را روی دستهای خود دراز و دقایق زیادی همچون کریره او را برد و آورد … به او و پلکهای سنگین شده اش نگاه کرد
پوست اطراف چشم های پسرک از زور و فشار گربه سرخ شده بودند و جان تنش کم شده بود … پروانه با دیدین آبانی که در حریم امن پدر به خواب رفته بود، آسوده چشم بست و پرسید: شام بکشم داداش؟ در جواب سوال پروانه با لحنی گرفته گفت: ممنونم زن داداش … میرم آبان رو کامل بخوابونم … بچه هلاک شده … امروز اصلا آروم و قرار نداشت … حق داره مامانش رو میخواد
پروانه که خستگی اصلان را دید، بحث را کش نداد … تخت اتاق مهمان را سروسامان داد و از مرد خواست که برای استراحت به آنجا برود … کفشهایش را در آورد و با همان جوراب های خیس شده از عرق، تن کرخت خود را روی تخت رها کرد … آبان را روی قفسه سینه خود گذاشت و سا پسرک را پایین تخت نهاد … ساعدهایش را به دور تن ضعیف شده او حلقه و حصارشان را تنگ تر کرد … بدون سوگلی با آبان ماجراها دارد
به لامپ خاموش شده اتاق نگریست و بغض ترکاند … همچون لشکری شکست خورده شده بود … تمام خود را به اشکها و بی قراری های آبان، به خاطر نبود سوگلی باخته بود … آبان تداعی روزهایی بود که خود آذرخش را نداشت … درد نبود او را با آبان درمان کرد و حال درد نبود سوگلی را برای آبان چگونه درمان کند؟ سوالاتش همچون زالو خون مغزش را می خوردند و قوه تفکرش را از کار می انداختند … از دست دادن زیادی دردناک بود و سن و سال هم نمی شناخت
بلان خیلی داغون شد … میگی چه کنم؟ غصه آبان بیشتر از اصلان منو عذاب می ده … پروانه، دخترک به خواب رفته خود را از روی تاب برداشت … آن قدر رفت و آمد کرد که همان جا گردنش کج شد و به دنیای بی خبری رفت … او را روی تخت گذاشت و وسایل ریخته شده توسط آبان را گوشه ای از اتاق گذاشت و دوباره خود را کنار افشار گنجاند … همه ش تقصير اصلانه … اصلان زیادی خود خواهه و هربار سر همین موضوع همه رو داغون میکنه
از جمله خودش رو .یه زن رو به مرگ داره و به زیر آواره بازم دست نمی کشه از این اخلاقش … عصبی با پا روی زمین ضرب گرفت و درحالی که به دعوت پروانه برای پایین آوردن صدایش و نرساندن آن به گوش اصلان اهمیت نمیداد، غرولند کردن | نمیدونم این دوتا زن چه هيزم تری به روزگار فروختن که اسیر این آدم شدن
با دیدن فشار متحمل شده به رگهای افشار، فضا را اطراف او خالی کرد … به سوی اتاق مهمان رفت و درون چهارچوب ایستاد … به اصلان و آبانی که در آغوش او به خواب رفته بود اما همچنان هق هق مانده در گلویش به گوش می رسید نگاه کرد … با وجودی که سرشار از ترحم شده بود به جلو گام برداشت و لحاف را روی تن آن دو کشید … به آبان زوم شد و دارکوبی در سرش منقار فرو برد که به دنبال آن زن برود … همان زنی که افشار از او به عنوان مادر واقعی آبان یاد کرده بود
آن زمان که خانواده سوگلی در مسافرت به سر می بردند، هم زمان با بارداری آرزو خبر بارداری سوگلی را به آنها دادند و همین که آذرخش آرزو را فراری داد با اعتذار و مستمسک کردنی یک حادثه خیالی، از سقط جنین گفتند … وقتی آذرخش پا به خانه اصلان گذاشت، با مثبت شدن آزمایش، مجددا سوگلی با خوش خبری سراغ خانواده اش رفت و وقتی از برای دیدن نوه، به ایران آمدند، خبری از آذرخش و مادری کردن او نبود دگر …
رمان روبن نویسنده : یاسمن علی زاده ژانر : عاشقانه ، هیجانی ملیت : ایرانی ویراستار : رمان بوک تعداد صفحه : ۱۵۲۴
خرید و دانلود فوری رمان روبن
قیمت : ۱۹,۰۰۰ تومانخرید و دانلود فوری با عضویت در کانال تلگرام ما، سوپرایز های بهتری دریافت کنیدکانال تلگرام