دانلود رمان فرشته شیطانی اثر میس اویل با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
آنجلینا بردلی، دختری که وقتی ۱۵ سالش بود جلو چشمانش خانواده اش کشته شدند، حالا آمده و انتقام می خواهد، انتقام خون پدر مادر، تقاص تک تک تنهایی هایی که کشیده، اول به سراغ بچه های آنی که خانواده اش را کشته می رود، *اوستا مجد* پسری که این همه سال دختری نتوانسته تحریکش کند، حالا با دیدن دختر ریزنقش که راز هایی را برملا میکند دلش میلرزد …
خلاصه رمان فرشته شیطانی
میگن قهرمان زندگی هر دختری پدرشه. قهرمان زندگی منم پدرم بود، همه چیز من پدرم بود، دوستم، عشقم، پدرم، معلمم، رقیبم، همه چیزم! خیره شدم به لبخندش، به چهره زیباش. بابای من جزء اون دسته از مردا بود که واقعا خوشگل بودن. هیچ مردی رو ندیدم که مثل بابا زیبا و جذاب باشه. چشمای خاکستری، مژه های بلند و فر، هم رنگ موهاش.
موهای قهوه ای روشن با رگه های طلیی و مسی که خیلی ساده حالت داده شده بود. مناسب یه مرد چهل و خورده ای ساله. پوست سفید و لبای متوسط. ته ریش مرتب و یه لبخند دندون نما! همین زیبایی و جذابیتش کار دستش داد، کار دستمون داد! لبخندش مثل مامان زنده بود، توی چشماش مثل مامان پر از عشق بود. عکاس این عکس هم مامان بود!
پدر و مادر آدم که عکاس باشن همین میشه دیگه!. دوتا آینه دق بزرگ و جذاب میشن جلوی تختت با کیفیت فول اچ دی. اشکم چکید و گفتم: -ببخشید بابا! دختر بدی شدم! رو به عکس با گریه التماس کردم: -بغلم کن! نیاز دارم بغلم کنی، نیاز دارم دلداریم بدی. راهنماییم کنی بابا. تموم کن این سکوت پنج ساله اتو. هیچی به هیچی. گفتم:
آریا مجد نمرد. دیشب گردنشو بین دستام فشار دادم، دیدم نفسش بند رفت، دیدم چشماش بسته شد اما نمرد! به زودی می فرستمش پیشتون. مجبوره تقاص گناه ننه باباشو بده. بابا با سرزنش نگاهم می کرد. چشم دزدیدم و گفتم : حق نداری سر زنشم کنی! حالا که مردی و پیشم نیستی پس حق ناراحت شدن هم نداری. مثل خودت یه دنده و لجبازم، کار خودمو می کنم.یه قدم رفتم عقب و گفتم: بس کنید.
الان حرف نمی زنید اما شبا تو خواب دیوونم می کنید! تمومش کنید باشه؟ منتظر هیچ جوابی نشدم. رفتم سر وقت کمد لباسام. مانتوهای جلو بازم تبدیل شده بودن به هودی. پاییز همین بود دیگه. یه سفیدشو پوشیدم با یه شلوار سیاه زاپ دار. موهامو از دو طرف بافتم و انداختم توی لباشم، یه کله بیسبال مشکی هم گذاشتم سرم و کله هودیو کشیدم سرم.
تشخیص دختر یا پسر بودنم یکم سخت می شد این جور مواقع! مثل همیشه گور بابای آرایش. گوشیمو پیدا کردم و به فرزام پیام دادم: -کجایی؟ خیلی کوتاه جواب داد: -پاتوق. زود بیا دیرمه! پاتوق فرزام یه پیست اکسیت برد بود که خودش ساخته بود تو حاشیه یکی از پارکای بزرگ. اون قدری خرش می رفت که یه گوشه پارکو واسه خودش و اکیپش بکوبه و بسازه و کسی گیر بهش نده. ددی جونش نماینده مجلس بود! هه!
Rate this post رمان فرشته شیطانی نویسنده : میس اویل ژانر : عاشقانه، هیجانی، بزرگسال ملیت : خارجی ویراستار : سایت رمان بوک تعداد صفحه : ۳۴۲۹
دانلود رایگان رمان فرشته شیطانی اثر میس اویل
دانلود رمان فرشته شیطانی ۸ مگابایت فرمت pdf با عضویت در کانال تلگرام ما، سوپرایز های بهتری دریافت کنیدکانال تلگراماگر نویسنده این مطلب هستید و تمایل به ادامه همکاری نداریددرخواست حذف