دانلود رمان بغض های خفته اثر آزاده میرزایی
دانلود رمان بغض های خفته اثر آزاده میرزایی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
امیرحافظ پسری اصیل که عاشقانه سارا را دوست دارد اما درست شب عروسی پا روی همه تمایلات مردانهاش میگذارد و دست به تازه عروسش نمی زند …
خلاصه رمان بغض های خفته
به زحمت گفتم: امیرحافظ از چی می ترسی؟ چشمهایش! وای خدای من! چشمانش پر بود از درد و ترسی که نه تنها قلبم بلکه کل وجودم را به لرزه در آورد … با صدا ی غمگینی که دلم برایش میرفت گفت: سارا مستانه یکبار توی زندگیش شکست خورده … سارا اگه اینبار شکست بخوره من چیکار کنم؟من چطور تو چشمهایش نگاه کنم؟ امشب خیلی خوشحال بود!
چشمانش پر شعف و شادی بود هیچوقت اینجوری ندیده بودمش اما سارا نگرانم! نگران آینده اش … اون رو عین خواهر نداشته ام دوست دارم … من آدم هایی رو دیدم که با یه عشق اتشین زندگیشون رو شروع کردند ولی بعد حاضر نشدند اسم همدیگه رو بیارن … این چراها عین خوره داره مغزم رو میخوره
دلم عین آبجوشی که داره قل قلم میکنه … همونقدر ناآروم! خدای غم وغصه های این مرد تمام نمی شد … زبانم قاصر بود از اینکه این مرد را دلداری دهم … چرا که من چی میگفتم به مردی که مردانگی هایش بیشتر از قبل شگفت زده ام میکرد … تنها توانستم با چشم هایم به او بگویم:عزیز دل و جانم تو تمام تلاشت را برای خوشبختی اش کردی بقیه را به خود و خدایشان بسپار
به خدا اشتباه نمیکردم وقتی هاله ی اشک را در چشمان سیاهش دیدم … این مرد مسولیت سرش میشد … این مرد روی تمام مردهای دنیا را سفید کرده بود … خدایا داشتنش این مرد را چقدر مدیون تو بودم … من این مرد را به خوبی می شناسم … روح بلندش و بزرگوارش را دیدم … طعم محبت هایش هم به خودم و هم به دیگران چشیده بودم
امیرحافظم؛ به خدا هیچکس از فردا خبر نداره … کیه که بدونه ما فردا کجا ایستادیم … کی میدونه خوشبختی یا بدبختی براش رقم میخوره! همه ی مردم دنیا با نظرییات و سنجیده هاشون که ازدواج میکنن … مسعود مرد خوبیه اخر شب کلی جمالت عاشقانه و جنون آمیز به مستانه گفت: نمیدونی چه حال خوبی توی وجودم سرازیر شد
وقتی اون را اینهمه عاشق رو در رد و بدل کلماتشون دیدم … کاش میتوانستم تمام مردانگی هایش را توصیف کنم … کاش می توانستم آن تکه های هراس انگیز وجودش را بند بزنم … کاش میتوانستم آن قلب ناآرام و فروریخته از ترسش را از روی زمین جمع کنم … با چشمانی نگران و مغموم نگاهم کرد … با نفسی گرفته و قلبی ترسیده از روزگار نگاهم میکرد و من با چشمانم اطمینان را در چشمانش فرو کردم و گفتم …
رمان بغض های خفته نویسنده : آزاده میرزایی ژانر : عاشقانه ملیت : ایرانی ویراستار : سایت رمان بوک تعداد صفحه : ۱۴۸۹
خرید و دانلود فوری رمان بغض های خفته
قیمت : ۱۶,۰۰۰ تومانخرید و دانلود فوری با عضویت در کانال تلگرام ما، سوپرایز های بهتری دریافت کنیدکانال تلگرام